چند روز پیش یکی از دوستان با نگرانی فراوان به من زنگ زد و گفت که نتیجه یه تستی که داده Ab normal بوده و من اون با هم شروع کردیم نتیجه تست را search کردن و در مورد دلیل بوجود آمدن این عارضه و نه بیماری صحبت کردیم و نتیجه گرفتیم و محکوم کردیم و بغض کردیم و اشگ تو چشامون جمع شد برای نتایج وخیمی !!!! که این بیماری می تونه داشته باشه
امیدوارم که توی این شرایط قرار نگرین چون وقتی تو این اینترنت search کنید و اولین کلماتی که می بینید سرطان باشه دیگه حتی اون مقاله را نمی خونید و شروع می کنید اول در خلوت و دل خودتون فغان کردن و بعد برای دیگران اشک ریختن
و این موضع امروز و دیروز نیست ،نتیجه یک عمر تربیت غلط .برای دوستی که پزشک بود داستان را گفتم او گفت مورد شما که هیچی نیست و پزشک شما باید می دانست که شما ایرانی هستی و نباید واقعیت را بدانی !!!!!!
اینکه اول از همه خود من و بعد بقیه !علی رغم همه شعار هایی که می دیم یاد نگرفتیم برای خودمون زندگی کنیم و اصلا یاد نگرفتیم که زندگی کنیم !یاد نگرفتیم که دم را غنیمت شماریم از لحظه هامون از همین لحظه هایی که داریم و نه اونایی که در آینده نمی دونیم میان و یا نه !لذت ببریم.
یاد نگرفتیم که فردامون رو به غصه های امروزمون نبازیم وقتی بلا میاد چه کوچک وچه بزرگ اول بشناسیمش و بعد یا خودمون و یا با کمک دیگران که اولی صد بار بهتر است مگر آنکه دیگری کار کشته این کار باشد ، در کنارش حرکت کنیم و نه بایستیم و نگاه کنیم که چطور بر ما غلبه می کند بعد که خوب شناختیمش و آنقدر قوی شدیم، مبارزه رو شروع کنیم و نابودش کنیم و اگر از ما قوی تر بود سعی کنیم تا کمتر آسیب ببینیم و دیگر برسر راهش قرار نگریم.
خوب شعار می دهم در مورد دوستان !عمل در مورد خودم را نمی دانم .
ای کاش که نیاید و اگر آمد قدرت آنرا بیابم تا آنچه را که می اندیشم عمل کنم.
و چه قدر ما ایرانی ها از این ویژگی که تقریبا در همه ما وجود داره، ضربه خوردیم....